اولین سفربه مزرعه بابابزرگ
سلام دوستان گلمون ... ساراجون باکلی تجربه قشنگ اومده به وبلاگش ....روزدوشنبه برای اولین بارساراجون بردیمش مزرعه خانوادگیمون.....باید بگم سارا خیلی تعجب کرده بود که اینجاکجاست چون این همه درخت ورنگ سبزتابه حال ندیده بود...ولی گاهی اینقدرگریه میکرد که من ازاومدن به مزرعه همراه خانواده پشیمان میشدم وهزار بارآرزو میکردم کاش خونه میموندم...اما آخرش که ساراخواب رفت دیگه همه چیز فراموش کردم وتند تند ازش عکس میگرفتم البته بازهم نشد قسمتهای مختلف مزرعه برم مثل بغل استخر یا داخل باغ وزمینهای کشاورزی چون ترسیدم سارا بخاطربوی میوه ها یا کشتزارها مریض بشه چون ماخانوادگی سابقه حساسیت هوایی داریم وسارا هم ازاین قاعده مستثنی نیست ودکترش هم تایید...
نویسنده :
مات سارا
1:20